داستانک «قرار»
داستانک «قرار» برداشت اول: مرد زودتر سرِ قرار آمد. زن هم همینطور. هر قرار زودتر آمدند. زودتر. زودتر. زودتر…آنقدر که قرارها به همچسبید. برداشت دوم: مرد زودتر گفت دوستت دارم. زن هم همینطور. هر دوستت دارم را زودتر گفتند. زودتر. زودتر. زودتر…آنقدر کهدوستت دارمها به هم چسبید. برداشت سوم: مرد زودتر لبها را بوسید. زن […]