Dr.Mahmoud Javid

داستانک «فواید گوسفند را بنویسید»

بدون پاسخ/5

باید فواید گوسفند را می‌نوشت. به رستوران‌هایی فکر کرد، که کباب گوسفندی تبلیغ می‌کردند. به پدر بزرگ که پوستین گوسفند داشت. به صدای بع بع خواهرش، وقتی او را به خاطر چشم، چشم گفتن مسخره می‌کرد. به گله گوسفندها، وقتی راه جاده را می‌بستند. راننده ها بی‌تابی می‌کردند. ناسزا می‌گفتند. به چشم‌های معصوم گوسفند، فکر کرد، وقتی قبل از سربریدن، آب می‌خورد. یاد چشم های خودش افتاد، وقتی بله، بله می‌گفت و همه می‌گفتند بچه خوبی است. با تلخی در دفتر انشائ با قلم قرمز نوشت: «گوسفند بودن فایده‌ای ندارد.» 

دکتر محود جاوید

هفتم آبان ۱۴۰۱- تهران

شاید با این داستانک‌ها هم دوست شوید:

داستانک «پسر با دختر کتاب می‌خواند»

داستانک «اولین دیدار»

داستانک «صبحانه شاهانه»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *