Dr.Mahmoud Javid

چراغانی آینده

بدون پاسخ/5

زنگ نذری در خانه پیچید. مادر در را باز کرد. دختر همسایه لبخند زد. «بشقاب شله زرد» در دست هایش بی تاب بود. بوی گلاب، بوی دارچین همه را  «خوش مست» کرد. من غرق زردی شیرین ش شدم. خورشیدی بود وسط باغ گل های سرخ بشقاب چینی .شله زرد به ناز رها شد در دیس بلور. «خانم جان» بزرگ‌ترین انار سرخ از یخچال برداشت؛ بشقاب چینی را پر کرد. دختر همسایه خندید. او با شادی «بهشت سرخ» را برداشت و رفت. آقاجان خندید. گفت: «خانم جان  مثل همیشه آینده را چراغانی کرد»
من حالا خوب می فهمم؛ «ابراز قدردانی، هوای آدم ها را داشتن، نشر نیکی، پخش مهربانی، همه و همه چراغانی آینده است»

#دکترمحمودجاوید
بیست و سوم مرداد ۱۴۰۱-تهران

این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *