داستانک «قایمباشک بازی»
روایت اول:
قایمباشک بازی را دوست داشت. هر نوبت که چشم میگذاشت. چشمها گم میشدند. بازی را رها میکرد. دنبال چشمهای تازه میگشت.
روایت دوم:
قایمباشک بازی را دوست داشت. هر نوبت که چشم میگذاشت. چشمها گم میشدند. میدانست پشت سر دختر رفتهاند.
بیستودوم خرداد ۱۴۰۲– تهران
داستانک «موسیقی زنده»
رستوران سنتی. موسیقی زنده. خواننده میخواند. کسی دست نمیزد. درخواست دستزدن کرد. برای خودت. برای کناریت. دست نزدند. از خواندن منصرف شد. خودش ریتمیک دست زد. جمعیت یک صدا خواند.
بیستویکم خرداد ۱۴۰۲– تهران
داستانک «روشن کردن سیگار با خورشید»
شرطبندیهای عجیب میکرد. هنگفت. قمارباز بود. شرط بست: سیگار را با خورشید روشن کند. نشد. دبه کرد. گفت: خورشیدِ آسمان بدل است. کسی نپذیرفت. مهلت شرطبندی تمام شد. خانه و ماشینش پای شرط رفت. دلش آتش شد. سیگار را روشن کرد.
بیستم خرداد ۱۴۰۲– تهران
داستانک «دنیا»
از ناسازگاری دنیا همیشه شاکی بود. دوستانش میگفتند زیادی سیاهبین است. خسته شد. تغییر رویه داد. تصمیم گرفت با دنیا بسازد. دیر شده بود. دنیا به خانهش رفته بود.
نوزدهم خرداد ۱۴۰۲– تهران
داستانک «داستانش به یک حرف رسید»
داستاننویس بود. به کوتاه نویسی رو آورد. هر بار کلمههایی را حذف کرد. سرانجام داستانی فقط با یک واژه نوشت. حسابی مشهور شد. هر روز با همان واژه داستان نوشت. واژه مُرد.
هجدهم خرداد ۱۴۰۲–
برداشتی آزاد از کتاب «روزی که داستانش به یک حرف رسید» نرگس فراهانی
داستانک «سیب»
پدر دختر مخالف بود. زیر درخت سیب قرار میگذاشتند. دختر روی شاخههای درخت مینشست. پسر زیردرخت دراز میکشید. سخن دلدادگی میگفتند. هر گاهی سیبی زمین میافتاد. خبرچینان پدر دختر خبر دادند. بیخبر بر سر پسر فرود امد. گفت پسر، زیر درخت چه میکنی؟ همان لحظه سیبی به زمین افتاد. پسر گفت: حرکت سیبها به سوی زمین را نگاه میکنم. شاید فهمیدم چرا به سمت زمین میآیند به آسمان نمیروند.
هفدهم خرداد ۱۴۰۲–
داستانک «محل کمین عنکبوتها»
اپلیکیشن ویز نسخه مخصوص حشرات منتشر شد. محل کمین عنکبوتها را نشان میداد. عنکبوتهای پیرِ زیادی نتوانستند حشره شکار کنند. مردند. عنکبوتهای جوان بر موجهای خسته دریا تور تنیدند. بچهماهیگیر شدند.
شانزدهم خرداد ۱۴۰۲–
2 پاسخ
قایم باشک بازی را خیلی دوست داشت
همیشه می خواست تا 20 یا 50یا حتی تا 100 بشمارند
چه خوب بود
دخترک
نمی دانست
تماشایش
بی چشم بر هم گذاشتن
روایت دوم