Dr.Mahmoud Javid

داستانک «به دنیا آمد، سه بار»

بدون پاسخ/5

به دنیا آمد. روز دیدار عمومی بود. رعیت، اشک شوق می‌ریخت. خَم می‌شد. دست ارباب را می‌بوسید. نوبت او رسید. به دست نگاه کرد. پوستی کهنه داشت . خم نشد. دست را نبوسید. کتک خورد. آسمانی شد.

 

دوباره به دنیا آمد. دختری زیبا دید. دل باخت. جلو رفت. دختر را بوس کرد. کتک خورد. آسمانی شد.

 

سه باره به دنیا آمد. باید تصمیم می‌گرفت. با خود گفت. مسئله این است؛ بوسیدن یا نبوسیدن. 

دکترمحمودجاوید 

نهم مهر ۱۴۰۱-تهران

این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *