Dr.Mahmoud Javid

داستانک «تردید داستانک نویس»

بدون پاسخ/5

داستانک نویس بود. خانواده‌ای دوست داشتنی خلق کرد. یک‌زن، یک مرد، یک بچه. عاشق هم. برای نوشتن غافلگیری نهایی مردد بود. چشم فرزند را کور کند. زن را زیر دست‌و‌پا لگد مال کند. مرد را با طناب دار بالا بکشد. انتخاب سخت بود. شب سال نو بود. بی‌خیال ضربه پایانی شد. گذاشت همدیگر را سخت بغل کنند، تا سبزه امید به گُل نشیند.

دکترمحمودجاوید 

بیست‌ونهم اسفند ۱۴۰۱- تهران

داستانک «اولین دیدار»

داستانک «چند لیوان چای داغ نوشید»

داستانک «همیشه شلاق می‌زند»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *