Dr.Mahmoud Javid

داستانک «دیگر دنیا جای او نبود»

بدون پاسخ/5

زن بود. تنها. آرامش نداشت. روحش در بند بود. نمی‌توانست به سرزمین‌های دیگر سفر کند. اطرافش پر ازآدم‌های جاهل بود. دنیایش، بهشت دروغگویان بود. پدرش رفته بود. مادرش بیمار بود.

احساس کرد، دیگر دنیای جای او نیست. به گورستان رفت. یک قبر خالی انتخاب کرد. داخلش خوابید. مامورقبرستان پیدا شد. رسیدِ خرید قبر را خواست. نداشت. ناگزیر به دنیا برگشت.

دکترمحمودجاوید

بیستم اسفند ۱۴۰۱تهران

داستانک «همه تن‌ات را بوسه باران می‌کنم»

داستانک «چراغ، خاموش است»

داستانک «خیلی وقت است که رفتی»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *