داستانک «آتش»
داستانک با کلمات برشی از قصهی غافلگیرانه زندگی را تعریف میکند. خیلی کوتاه. داستانک نویس به سنت تاریخی زیست بشر، …
داستانک «مجنون»
داستانک «شولاپوش» در سمت تاریک حیاط شب ایستاده بود. کلاه بر سر کشیده، عصا به دست. صورتش درست دیده نمیشد. …
داستانک «هزار بوسه عاشقانه»
داستانکنویس قدر واژه را میداند. صندوقچه کلمات را در جای امن میگذارد. با هزار آداب واژه را به دست داستانک …
پلهای مدیسن کانتی – عشق روی پل
پیش از شروع بیرون شب میرسد. ما میان جمع خانواده، پشت دیوارهای امن خانه، از ناشناختههای پنهانِ دل شب نمیهراسیم. …
داستانک «مرد روی ریل»
«شرح یک مرگ» کتاب «گزارش یک مرگ اعلام شده مارکز» را نخوانده بود. هیچ کتابی نخوانده بود. فقط پای منابر …