Dr.Mahmoud Javid

داستانک

داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند.
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک‌نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند. داستانک «نامیرا» حاکمی اندیشه به جاودانگی شخم می‌زد. آب حیات را نشانی نبود. نیک‌نامی سعدی به نام زده بود. کوروش حقوق بشر....
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه.
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک‌نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند. داستانک «ملول» روزی آفتابی بود. از دیو و دد ملولی گرفته بود، پی آدم می‌گشت. چراغ‌قوه موبایلش را روشن کرد. به چشمِ...
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه.
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک‌نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند. داستانک «تشخیص» لام* گستره سلول‌های خونی دخترش را زیر میکروسکوپ می‌گذارد. نگاه می‌کند. به دخترش زنگ می‌زند. آماده شو. می‌رویم شهر بازی...
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک‌نویس به سنت تاریخی زیستِ بشر، ارزش واژه را می‌داند. داستانک «نذر» روز تولد مهسا بود. یک بشقاب شله‌زرد جلویم گذاشت. شله‌زردِ سفید. زعفران بادام پسته نداشت. مثل پارسال. پیارسال. سال‌های پیشین. گفت...
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک‌نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند.   داستانک «بیماری» لیلا یکدفعه‌گی از پا افتاد. ناجور. دکتر گفت: کاری از دست من ساخته نیست. فقط دعا کنید. ایرج دوسالش...
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند. «مژدگانی» جنینی گم شده است. شاید یکساله به نظر برسد. حتی ۳ ساله، یا نه ۱۰ ساله، شاید هم ۱۰۰ ساله....
داستانک با کلمات برشی از قصه‌ی غافلگیرانه زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند. داستانک «کشف حقیقت» داخل پارک نشسته بودم، که ناگهان بچه‌ای از روی نیمکت افتاد و هر دو فکش شکست*. هرچه دقت...
داستانک با کلمات برشی از قصه غافلگیرانه‌ی زندگی را تعریف می‌کند. خیلی کوتاه. داستانک نویس به سنت تاریخی زیست بشر، ارزش واژه را می‌داند.   داستانک «پیکِ مادر» دست‌های ظریف داشت. به شدت لاغر بود. پدرش بیشتر وقت‌ها نبود. مادرش با سیل، پیش خدا رفته...
بارگذاری بیشتر...