Dr.Mahmoud Javid

وبلاگ

Blog

مطالب اخیر

«نوازش تن»

هنگامی‌که خسته روز به وقت شب دراز می‌کشید، ناله استخوان‌های کوفته، عضله‌های منقبض پشت و دست و پاهایش مرا به …

«چشمان احوالپرس»

نمی‌دانم تا به حال دقت کردید که چشم‌ها‌ دریچه روح آدمی است. فرصتی برای بی‌نقاب با هم بودن. یکی شدن. …

«زمان با تو تیک تاک می‌کند»

به تو که فکر می‌کنم از آسمان شب ستاره می‌ریزد از زمین روز چشمه بهاری می‌جوشد زمان با تو تیک …

«گمگشته در خود»

جهان زندگی برای من هزارتوی رنگارنگی است.گاه تنگ، که کوچه‌باغ‌ها را شرمنده می‌‌سازد. گاه فراخ که به میدانگاهیْ رقص‌میزبان می‌ماند. …

عقربه‌های ساعت را نگه‌داشته‌ام

«عقربه‌های ساعت را نگه‌داشته‌ام»

پنجره را نمی‌گشایم پرده را کنار نمی‌زنم امروز دیروز  مه‌آلود هوایی  وسط تابش خورشیدِ نیمروز نفسم دلخور به کنجی گریخته …

«کلاغ هم پرنده است»

بی‌نوا زمستان دلم به حال زمستان اشک‌ریز است زمستان سپید است  سپید و سرد سردی‌اش  سپیدی زمستان را سیاه می‌کند  …