هرگاه آدمی به رسم حالی، احوالی می‌پرسد: چگونه‌ای؟ می‌گویم: «خوبم، همیشه حالم خوب است.»- دُرست میان بی‌سامانی‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- …

تا به حال نهنگ ندیدم، یعنی از نزدیک ندیدم. توی داستان‌ها با نهنگ آشنا شدم. اولین بار نهنگی بود که …

پای صحبت آینه، گزین‌گویه‌هایی است که جلوی آینه وجودم می‌نشینم، بی‌تزویر، بی‌نقاب، به خودم می‌گویم؛ خودِ خودم. شاید حواسم جمع …

بهار دل نگران است؛ چشمه‌ها کم آب  رودها همه خواب  کوه‌ها کم برف  جنگل‌ها سوزان گلزارها همه شوره‌زار بهار دل …

پای صحبت آینه، گزین‌گویه‌هایی است که جلوی آینه وجودم می‌نشینم، بی‌تزویر، بی‌نقاب، به خودم می‌گویم؛ خودِ خودم. شاید حواسم جمع …