Dr.Mahmoud Javid

وبلاگ

Blog

مطالب اخیر

«فیلم ۵ تا ۷ یا عشق پری دریایی به نویسنده‌ای دلمرده با درون شاد»

زیاد فیلم می‌بینم. گاهی وقت‌ها احساس می‌کنم، جای فیلم‌ها و من عوض می‌شود. آنها روی صندلی سینما می‌نشینند، تجربه زیست …

«من به وقت ناچیزی زندگی، خون‌ده بودم»

موشک‌ها، مسلسل‌وار ساختمان‌ها‌ را فرو می‌ریزند.  جیغِ ترس کودکان، صدای آوار فروپاشی را می‌پوشاند. گردو غبار و دود به سمت …

«قصه آبی عشق»

«مهمانی»  نمی‌خواهم تو باشم حتی خودم هم می‌خواهم همه‌ی چشمانی باشم که از بیرون تو را بِهْ به آذین نشسته‌اند …

«مداد رنگی‌ها سبزه نیستند»

رنگ پوست من سبزه است. نمی‌دانستم چنین رنگی هم وجود دارد. حتی در جعبه‌های  مداد رنگی‌ ۳۶ رنگ هم پیدایش …

«قاب طلایی»

ملتمس میوه پلاسیده آب‌شور سر چهارراه شاکر زباله انبوه تو در قاب طلایی چه می‌کنی ملتمس نان بر در نانوایی‌ها …

«روزی که نبود»

نام و چهره آموزگار کلاس اول ابتدایی‌‌م را یادم نیست. فقط می‌دانم دست‌های بزرگ سنگینی داشت. هنوز هم سنگینی آن …