داستانک «تقویم»
کارمند بود. عاشق روزهای قرمز تقویم بود. روزهای تعطیل. بازنشسته شد. رنگ همه روزهای تقویم سیاه شد. دکترمحمودجاوید بیستم فروردین …
داستانک «در. خاموش»
پنجشنبه. ساعت. ۷ شب. داروخانه. مرگ موش. در. کلید. مبل. لباس. ساعت. ۸شب. حمام. ادرار. دوش. حوله. خشک. سشوار. مو. …
داستانک «این چند تا لایک داره؟ یا به خاطر خدا لایک کنید»
تایید طلب بود. مینوشت، لایک میخواست. بازی میکرد، لایک میخواست. محبت میکرد، لایک میخواست. مردم حواسشان نبود. خست لایک داشتند. …
داستانک «خدمات دندنپزشکی»
پر کردن دندان های آسیای بزرگ. چه خبره بابا. عصب کشی دندانهای آسیای کوچک بالا و پایین. مگر سر آوردین. …
داستانک «تلویزیون را خاموش کرد»
خبر فوری: قیمت دلار باز هم بالا رفت. تلویزیون را خاموش کرد. دلار نداشت. خبر فوری: تعدادی از دانشآموزان مدارس …
داستانک «وقتی برگشت»
دریا. آبی روشن. موجها آرام. کفآلود. وارد آب شد. وقتی به ساحل برگشت. مادرش نگران. منتظرش بود. دریا. آبی خاکستری. …
داستانک «فواید شیر گاو»
زنگ انشا بود. آموزگار گفت: فواید شیر گاو را بنویسید. دختر نوشت: «از شیر گاو پنیر درست میکنند. کره میگیرند. …
داستانک «گره زدن یا نزدن، مسئله این است»
دختری در کافی شاپ روبرویش نشسته است. خاطرات می آیند و میروند. گرههای قالی مادرش را باز کرد؛ کتک خورد. …
داستانک «شامپو»
شامپو مو لورال. شامپو ضد ریزش موی بیوکسین. شامپو مناسب موهای رنگ شده گلیس. شامپو روزانه داو. شامپو ۲ در …
داستانک «سفرهای کاغذی»
شاعر بود. روی کاغذ سفید بانو را به سفر برد روی تپههای اورامان نشستند با آب رودخانه تازه شدند شعر …