داستانک «تقویم»
کارمند بود. عاشق روزهای قرمز تقویم بود. روزهای تعطیل. بازنشسته شد. رنگ همه روزهای تقویم سیاه شد. دکترمحمودجاوید بیستم فروردین …
داستانک «هوادار آبی»
«هوادار آبی» هوادار تیم فوتبال آبی بود. آبی عشق. با هیچ رنگ قرمزی کنار نمیآمد. تیم آبی از رقابتهای بینالمللی …
داستانک «پاکت خالی نامه»
«خریدار کاغذ باطله» خریدار کاغذ باطله بود. کتاب و روزنامه خیلی زیاد چاپ میشد. کاسبی رونق داشت. روزگار برگشت. تیراژ …
داستانک «عاشق پروانهها»
«میوه ممنوعه» حوا از سیب گفت. عطر سیب. سرخ. آبدار. لذت گاز زدن. آدم گوش کرد.نگاه. حوا هر روز گفت. …
داستانک «مرد روی ریل»
«شرح یک مرگ» کتاب «گزارش یک مرگ اعلام شده مارکز» را نخوانده بود. هیچ کتابی نخوانده بود. فقط پای منابر …
داستانک «در. خاموش»
پنجشنبه. ساعت. ۷ شب. داروخانه. مرگ موش. در. کلید. مبل. لباس. ساعت. ۸شب. حمام. ادرار. دوش. حوله. خشک. سشوار. مو. …