Dr.Mahmoud Javid

داستانک

Short story

12 خرداد 1402

داستانک «بوسه»

«بوسه» مجله هنوز گرم بود. صورتش را به آن چسباند. بوسید. پس‌گردنی. دکترمحمودجاوید دهم خرداد ۱۴۰۲– تهران «آگهی استخدام»...
6 خرداد 1402

داستانک «سکوت شب»

«خواب فراموش» دیشب تو را در خواب دیدم. صبح هر چه کردم به خاطرم نیامد. حیفم آمد. خودم را...
1 خرداد 1402

داستانک «چسب ستاره»

«چسب ستاره» ستاره‌ای از آسمان افتاد. نردبان گذاشت. ستاره را وسط آسمان چسباند. در آینه نگاه کرد. ترک‌های زبانشداشت...
26 اردیبهشت 1402

داستانک «نکن نزن نخوان»

«سمج» گفت به روشنی زیاد داشت. لبانش را دوختند. سمج بود. با دست‌ها سخن گفت. دست‌هایش زنجیر کردند. چشمانش...
22 اردیبهشت 1402

داستانک «شیشه»

«تغییر» با واژگان رکیک حال می‌کرد. منتقدانش را احمق می‌خواند. اطرافش را با کلمات بوگندو تزیین کرده بود. یک...
17 اردیبهشت 1402

داستانک «عقاب آرام گرفت»

«آب‌تنی» مرد پیشنهاد کرد آب‌تنی‌کنند. لخت نشد. از ماهی‌ها خجالت می‌کشید. مرد ماهی‌ها را با تور گرفت. لخت نشد....

مطالب اخیر

داستانک «بوسه»

«بوسه» مجله هنوز گرم بود. صورتش را به آن چسباند. بوسید. پس‌گردنی. دکترمحمودجاوید دهم خرداد ۱۴۰۲– تهران «آگهی استخدام» شاید …

داستانک «سکوت شب»

«خواب فراموش» دیشب تو را در خواب دیدم. صبح هر چه کردم به خاطرم نیامد. حیفم آمد. خودم را به …

داستانک «چسب ستاره»

«چسب ستاره» ستاره‌ای از آسمان افتاد. نردبان گذاشت. ستاره را وسط آسمان چسباند. در آینه نگاه کرد. ترک‌های زبانشداشت زیاد …

داستانک «نکن نزن نخوان»

«سمج» گفت به روشنی زیاد داشت. لبانش را دوختند. سمج بود. با دست‌ها سخن گفت. دست‌هایش زنجیر کردند. چشمانش پرُ …

داستانک «شیشه»

«تغییر» با واژگان رکیک حال می‌کرد. منتقدانش را احمق می‌خواند. اطرافش را با کلمات بوگندو تزیین کرده بود. یک روزبه …

داستانک «عقاب آرام گرفت»

«آب‌تنی» مرد پیشنهاد کرد آب‌تنی‌کنند. لخت نشد. از ماهی‌ها خجالت می‌کشید. مرد ماهی‌ها را با تور گرفت. لخت نشد. از …